دارا و ندار

اخيراً بحث پيرامون سريال “دارا و ندار” ساخته كارگردان پر سر و صداي سينما (و اخيراً هم  سيما) ‌مسعود ده نمكي، به شدت بالا گرفته است و در اين ميان انگار برخي فتنه ها فراموش شده اند؛ تا فتنه گران  در كمال راحتي بياسايند و باز هم تخم مسموم نفاق را در جامعه اسلامي ما پراكنده سازند. گوئي يادمان رفته كه ديوانه اي به نام “اوباما” ايران را به حمله هسته اي تهديد كرده است و نميدانم غيرت او كه بخاطر پخش شدن كپي تصوير سه در چهار همسرش (هماني كه روشنفكرترين زن ايران است – خيرسرش- و قرآن پژوه است – باز هم خير سرش-) در تلويزيون، به چيز چيز افتاده و غيرتي شده بود ، چرا الان ور قُلُمبيده نميشود! چرا كمترين تَشَري به اوباما” نميزند؟ راستش ميدانم كه ادب را بايد از بي ادب آموخت؛ اما نميدانم بي غيرت ها را در كجا بايد درس غيرت داد. لطفاً راهنمائي بفرمائيد آنها را كه ادعاي ميهن دوستي دارند و بيانيه مي دهند و پرونده اختلاس دارند و . . .


دِهِ ما شهر قشنگي است، تماشا دارد!

قسمت ما دلِ سنگي است، تماشا دارد

***

شهر، شهره فرنگه  . . . از همه رنگه بيا و تماشا كن!

***

ادامه نوشته

اینجا مجنون است

یه جا خوندم:

راه باز است،معبرها همه پاک شده اند،لابه لای سیم خاردارها پلاکهاچشمک میزند شهدا هنوزایستاده اند،کوله پشتی بسیجی هالب خاکریز نشسته است.فرمانده فریاد میزند:برادر سنگر بزن!امروز هم روز جنگ است اماامروز قلم ها سرنیزه های تفنگ است امروز میدان معنای خود عرصه ی کارزار است هرواژه  ای یک گلوله،هرجمله یک تفنگ است  قلم ها به عدد اراده ها ...باید دست بکار شد اینجامجنون است،جزیره ی عاشقان...

 

از جنگ تحمیلی که ندیده بودیمش که حتی چند سال بعد ازتموم شدنش بدنیااومده بودیم از سختیش از هجومش از دشمنش از هدفش زیاد شنیده بودیم...اما ازجنگ نرم چیز زیادی نشنیده بودیم تهاجمی که داشتیم تجربه اش میکردیم، مسابقه تنها بهانه ی کوچکی بود تا عقده ای باز کنیم.همین!

 

حالا که وبلاگ رتبه ی دوم رو آورده فرصت خوبیست تا به سهم خودم از zeinab که نتونست زیاد بنویسه ولی همیشه با دلگرمیش مایه ی امیدواری بود و "ریحانه"عزیز با متن های خیلی خوبش تشکر کنم.چقدر خوب میشه همیشه به خاطر وظیفه و به خاطر خدا بنویسم نه چیز دیگر

خدایا!مارو همیشه در فتنه های روزگار پشت وپشتیبان ولی فقیه موفق بگردان تا روسیاه نباشیم.

--------------------------------------------------------------

پ.ن۱:یکم طولانی شد از حوصله تون که همراهمون بود ممنونم

پ.ن۲:دوست داشتم بچه های مدرسه هم از وجود وبلاگ باخبر میشدند

دفتری از عشق امشب باز شد          ماجرای دیگری آغازشد

کو دلی تا بشنود این ماجرا               شرح حال شیرمردان خدا

قصه ی لب تشنه مردن با شکوه          داستان یخ زدن بالای کوه

پل شدن بر روی سیم خاردار            ظلمت شبها بین مین و انفجار

ای برادر! این همه افسانه نیست        دردو خاکش هست اگر پروانه نیست

ماازاین یاران حکایت میکنیم               ما  شهادت را روایت میکنیم

 

هزاران  سال از آغاز حیات بشر براین کره ی خاک می گذرد،

و همه ی آنان تابه امروز مرده اند

و مانیزخواهیم مرد

و برمرگ ماقرن ها خواهدگذشت،

خوشا آنان که مردانه مرده اند

و تو ای عزیز! بدان،

تنها کسانی مردانه میمرند،که مردانه زیسته باشند.

شهید سیدمرتضی آوینی

**************************--------------------------------***********************

دوست جونی تولدت مبارک!

دوستت دارمشیرینی و شکلات تولدتم پیش پیش خوردم

ولی کیکو باید خودت بدی شرمنده ازاین یکی نمیتونم بگذرم

 

 Birthday Surprise Party

 

Happy Birthday

اما

من توی این چند روز باقی مانده

درس میخونم

مشق هم مینویسم

بقیه اشم بی خیال